مهرنویس

.....ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد.....

مهرنویس

.....ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد.....

مهرنویس

یاحق

خوش امدی،زکجا می رسی بیا بنشین
بیا که می دهمت بر دو دیده جا ،بنشین

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان

خوش به حالت حلزون!

دوشنبه, ۱ مرداد ۱۴۰۳، ۱۱:۳۸ ب.ظ

یکی دوماهی هست که قسمت املاک/رهن و اجاره ی آپارتمان برنامه ی بازار را شخم می زنم.

آن اوایل در وارد کردن فیلترها مصمم بودم مراعات حالمان را بکنم و با صداقت و البته کمی ارفاق، رهن و اجاره ای که در توانمان هست را وارد کنم،دیدم که نه، با این مبالغ نمی شود راه را به جایی برد، لذا تصمیم گرفتم کمی ریخت و پاش کنم و بر خودمان سخت بگیرم تا بلکه جایی معمولی پیدا شود.

باز هم انگار که ریخت و پاش من برای مالکان مرفه لطیفه ای بی معنی باشد.... 

لذا بیشتر سخت گرفتم تا مگر به مذاق صاحبان خانه خوش آید و بتوانم جایی را پیدا کنم. 

و این عصر و امشب که جستجوی میدانی را شروع کردیم، متاسفانه باید اعلام کنم که بدجور حالم گرفته شد. 

گمان نمی کردم در مناطق مثلا برخوردار شهر، اینطور موارد دهشتناکی یافت شود. 

بوی نامطبوع راهرو و خانه ها...

آشپزخانه هایی با کابینت هایی باقی مانده از جنگ جهانی دوم

حمام و سرویس هایی که جرات نگاه کردن بهشان نداشتیم چه برسد به شستشو و اجابت مزاج.....

خدا برای چشمتان نیاورد دیدن چنین منظره هایی و پایتان باز نشود به چنین خانه هایی...

فقط یک مورد خیلی خوب وجود داشت که چندان مناسب جیب کارمندی ما نبود اما گویا چاره ای نیست جز تسلیم...

البته که این مورد هم شاید قسمتمان نشود بنابه دلیلی که گفتم و نیز برخی دلایل دیگر، تا خدا چه بخواهد....

خلاصه که هر چه در ظاهر حفظ کردم آرامش را و دم نزدم از اندوه درونم، مغزم از حساب و کتاب در حال انفجار بود و هست و روحم از خستگی...

خدارا هزار مرتبه شکر که خانه ی روح که تن باشد تا جایی که فعلا می دانم تقریبا سالم است... روح و جسم سالم باشد و بماند، باقی درست می شود به هر طریقی... 

خلاصه که یاد و صدای آن خواننده که می خواند:خوش به حالت کبوتر، هر جا بخـوای پر میکشی، تو هـوای پاک ده نفس رو بهتــر میکشی... برایم زنده شد. 

با این تفاوت که به کبوتر غبطه نمیخورم، به مرفهانی چون حلزون و لاک پشت حسادت می کنم که خانه ای برای خود دارند و بی هزینه و منت صاحب خانه اند،لذا اینطور زمزمه می کنم:خوش به حالت حلزون... 

اینکه چرا خوش به حالت حلزون و چرا خوش به حالت لاک پشت نه، برای اینکه لاک پشت وزن شعر را بهم می ریزد، وگرنه هیچ کدام مهتر از دیگری نیستند در ذهن من. 

هر دو کند، ترسناک، و دوست نداشتنی اند در نظرم

و البته که خوشبخت و خانه دار. 

مطمئن هستم با این پاراگراف ها وخامت احوالم روشن شد برایتان. 

لذا التماس دعای خیر دارم از محضرتان❤️

 

  • مهرنویس

حلزون

شغل خانه داری

لاک پشت

مستاجر

موجر

نظرات (۴)

  • مامان دوقلوها
  • سلام عزیزم ، ان شاءالله تا الان خونه مورد نظر رو پیدا کرده باشین❤️.

    ولی جن خیلی خوب بود🤣

    پاسخ:
    سلام😍
    ممنونم، پیدا کردیم، موردنظر نیست ولی خب 
    چه میشه کرد
    قربونت😁

    خط اول به جای بازار باید بنویسی دیوار عزیزم

    پاسخ:
    😂😂😂
    حواس برام نمونده🤦‍♀️

    «من حیث لایحتسب» برسه براتون ان شااالله❤️

     

    و امید که خدا همه ی کبوتران و آدمیان  رو حلزون بفرماید:))

    پاسخ:
    ممنونم،هم چنین برای شما
    آمین😁

    چه ترسناک و غمناک( البته هنگام توصیف سرویس بهداشتی خندیدم)

     انشاالله بهترین ها در انتظارت باشه 

    پاسخ:
    بعضی جاها واقعا خنده دار هم بود، یه خونه قدیمی رفتیم مطمئن بودم حمامش جن داره، قشنگ به درد لوکیشن فیلمای ژانر وحشت می خورد😂
    ممنونم❤️
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">