مهرنویس

.....ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد.....

مهرنویس

.....ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد.....

مهرنویس

یاحق

خوش امدی،زکجا می رسی بیا بنشین
بیا که می دهمت بر دو دیده جا ،بنشین

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان

۳ مطلب در فروردين ۱۴۰۲ ثبت شده است

دقیقا کجایی؟

۳۰
فروردين

هر وقت دلم بگیرد و بخواهم می توانم بیایم پیشت، خانه ات گاهی، یا اینکه با هم بیرون برویم و گشتی بزنیم.

هر زمان از روز دلم بخواهد برایت بنویسم و تو هم هر زمان توانستی بخوانی...

من بی ترس از  اینکه مبادا ببینی و بگویی:اه، باز فلانی پیام داد، فعلا باز نمی کنم! و تو بی نگرانی از اینکه درک نکنم کار داری... بیایی و راحت بگویی فعلا نمی توانی حرف بزنی.

گاهی تلفن را بردارم و طولانی با هم حرف بزنیم

هم را بفهمیم

هم را بخوانیم 

جانمان برای هم در برود

هر شب بدانی بر من چه گذشت آن روز و هر روز جویای احوالت باشم

از هم خسته نشویم

همدیگر را غافلگیر کنیم 

همیشه حرفی برای گفتن داشته باشیم

درد هم را بدانیم و غریبه نباشیم باهم

......... 

تو را از کودکی جستجو می کردم 

نیافتم

میدانی

آدم ها خودشان نیستند همیشه... گاهی صادقانه ترین قسمت وجودم را بیرون می کشیدم و خالصانه رفاقت می کردم،چیزی که در مقابل می دیدم اما مرددم می کرد برای ادامه ی خلوص در رفاقت! 

من تنها بودم همیشه، دنبال تنهاها می رفتم، اما تنهاتر از خودم کسی نبود انگار! 

این شد که پیدایت نکردم تا الان... 

ولی مطمئن هستم روزی شلوغ و پرهیاهو، میان مشغله ها و سرشلوغی هایم، میان نا آرامی ها و دلهره هایم، بلاخره تو را خواهم یافت رفیق!

رفیق روزهای خوب

رفیق خوب روزها!

 

 

پ. ن

نمی دانم این مدل ارتباط واقعا برایم دلچسب خواهد بود یا نه

یعنی بعد از اینکه خواندم چه نوشته ام مردد شدم

منی که گاهی دوست دارم هیچکس جویای حالم نباشد و رها باشم از همه... 

 

  • مهرنویس

کجا باید برم؟

۲۴
فروردين

باید یک جایی وجود داشته باشد با عنوان "خانه مادر" یا هر عنوان دیگری... اصلا عنوانش مهم نیست.

مادرانی که درمانده و خسته و هلاک اند را بپذیرد لااقل برای سه روز... 

بعد از پذیرش اتاقت را نشان دهند. یک اتاق آرام بخش با یک تخت راحت، یک یخچال پر از خوراکی های خوشمزه، یک تلویزیون و کلی فیلم خوب برای نگاه کردن.

صبح ها صبحانه ات اماده باشد، اینکه قبل صبحانه در محوطه ی بزرگ و سرسبز آنجا ورزش کنی یا صبحانه را در تخت بخوری یا توی سلف رنگارنگ *خانه مادر* به خودت بستگی دارد.

بعد صبحانه جلسات مشاوره خودیاری شروع شود.

مربی نه ازین مشاورهایی باشد که همه دیدیم، نه!

یک آدم واقعا پرشور که ادا در نمی آورد و قرار است با تمریناتش حالمان را خوب کند.

مامان ها را به الاچیق وسط محوطه پر گل و چمن ببرد و تمرینات حال خوب کن انجام دهیم.

حرف بزنیم، از خودمان بگوییم، خودمان را تخلیه کنیم.

بعد برنامه خودیاری انتخاب برنامه تفریحی با خودت است

می توانی بروی روی تختت و بدون صدای مامان مامان ساعت ها راحت لم بدهی و بخوابی یا اینکه با دیگر مامان ها خرید بروی، استخر بروی یا حتی سالن برای سامان دادن به اوضاع پوست و مو و زیبایی. 

یه روز که همه چیز مهیا باشد. صبحانه، میان وعده، نهار، عصرانه، شام

تفریح، گردش، خرید، به خود رسیدن، استراحت، خواب

ارامش روحی، حرف زدن، گریه کردن، تخلیه کردن خود

سه روز که برای خودت باشی و خوش بگذرد و به جانت بشیند عین سه روزش

دلم چنین جایی می خواهد 

🌸مرکز توسعه و بازپروری مادران🌸

سراغ دارید؟ 

  • مهرنویس

راهشو پیدا کردم!

۱۶
فروردين

هر زمان دنبال علایقم نرفتم، موفق تر بودم. 

هر وقت طبق شرایط و نه طبق علایق انتخاب کردم، انتخاب های بهتری داشتم،به جز انتخاب های مربوط به حوزه روابط خانوادگی و دوستانه. 

ازین به بعد برنامه همین است. 

با همین فرمان 

در حال برنامه ریزی برای کاری هستم که علاقه ای به ان ندارم اما شرایط ایجاب می کند، محتاجم به دعایتان. 

اگر این بار هم اوضاع خوبی رقم خورد اطلاع می دهم. منتها برنامه طولانی مدت است. 

توکلت علی الله. 

پیش به سوی دوست نداشتنی ها🤗

 

#شرایط_کدام_است؟ 

#شرایط_را_من_ایجاد_می کنم

#علاقه_ها_شرمنده ام

 

 

  • مهرنویس