کاش بفهمم
این بار به جای اینکه غر بزنم برایتان، آمده ام کمی حکیمانه صحبت کنم در باب مسائلی که دارم با مدرسه...
نه تنها این مدرسه که تمامی مدارسی که تا کنون بوده ام،این مدرسه به طور اخص اما.
البته شاید عنوان گفتار حکیمانه خیلی صحیح نباشد و پرسش حکیمانه مناسب تر باشد.
می خواهم بپرسم خدایا
به راستی در پس این همه جابجایی من آن هم در طی ۵ سال ناقابل چیست؟
حکمت آوارگی و همیشه تازه وارد بودنم در مدارس چه می تواند باشد؟
اینکه هیچ مدرسه ای به جز همان مدرسه دخترانه که دو ماه و اندی مهمان بودم برایم راحت نبوده و مسئله ای وجود داشته همیشه و حاشیه ای....
چه باید بفهمم؟
چه طور باید بشوم؟
لطفا بدون درد و خون ریزی بفهمان به من ای حکیم!
یا به همین مقدار درد و غربت کشیده شده بسنده بفرما...
امیدوارم صلاح تو این باشد که امسال اخرین سال معلم خانه به دوش بودنم باشد و جایی پیدا کنم که جای من باشد.
آمین
- ۰۳/۱۰/۲۹
- ۸۶ نمایش
شاید کلا امتحان تو همین غربت باشه
خدا این غربت رو برات چیده که از دلش بلند بشی
رشد کنی
تا تو ذهنت غریبی و غربت بزرگ و پررنگ باشه حالت باهاش بده و رشدی صورت نمیگیره
پس شل ش کن
شرایط رو بپذیر و شکر کن
می بینی که توسعه پیدا میکنی و حالت بهتر میشه