مهرنویس

.....ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد.....

مهرنویس

.....ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد.....

مهرنویس

یاحق

خوش امدی،زکجا می رسی بیا بنشین
بیا که می دهمت بر دو دیده جا ،بنشین

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان

نامه ی اصغر

شنبه, ۱۲ شهریور ۱۴۰۱، ۱۱:۴۲ ب.ظ

 

کیف مدارک را باز کردم، دنبال پوشه مدارک مدرسه بودم که چشمم خورد به نامه ی دانش آموزم مربوط به سال اول خدمت! (کلا دوسال خدمت کرده ام تا الان، این قسمت را بازنشسته طور گفتم😅) 

مثل اغلب آدم ها، وقتی مورد تعریف و تمجید قرار می‌گیرم، به وجد می آیم! خیلی هم به وجد می آیم! 

ولی خب راستش خواندن این نامه، آن هم الان که کمتر از یک ماه به سال تحصیلی جدید مانده خیلی برایم امیدوارکننده و لذت بخش بود!

ممنونم از اصغر🌷

غلط های املاییش را هم ندیده می گیرم😁

من آن سال خیلی زحمت کشیدم برای این کلاس، خیلی وقت گذاشتم، خیلی هم تحت فشار بودم! 

ولی هیچکدام از کادر مدرسه این ها را متوجه نمی شدند و انگار نمی دیدند. 

نه اینکه انتظار تقدیر و تشکر داشته باشم، نه.... از اول هم هدفم چیز دیگری بود...

بگذریم از انچه گذشت بر من طی آن ایام.... 

این را می‌خواهم بگویم که بچه ها متوجه تلاش های من می شدند... هرچند لجبازی می کردند اغلب... اما فهمیده بودن یاد گرفتنشان برای من مهم است! 

و این برایشان ارزشمند بود

و برای من ارزشمندتر! 

اصغر!امیدوارم برای خودت آقایی شوی و باز از من تقدیر کنی😁اذیت هایت را هم بخشیدم.... هر چند سخت است برایم... اما چه کنم؟! عصر امروز خواندن نامه ات حالم را خیلی خوب کرد😅 پس این به آن در

 

نظرات (۳)

جااااان؛حقیقا این بچه های شیطون علاوه بر اینکه باعث خستگی ما میشن ولی یک طور دیگه ای تو دل برو و خواستنی ان😍

پاسخ:
اره واقعا

با تشکر از شما و اصغرآقا که دیدن این پست و خواندن این نامه در این بعد از ظهر هم برای من حتما حکمتی داشته در حالی که بعد از چند سال از خدمت امسال برای اولین بار قرار است بروم مدرسه پسرانه و عااادی( خدایی مدرسه قبلی ام از غیرانتفاعی هم بالا تر بود) و در منطقه ای با بافت اجتماعی بسیار متفاوت 

کلا خیلی استرس داشتم و این نامه اصغر جان برام چراقی بود 

پاسخ:
مگه سازماندهی شرکت کردی شما؟
خدا کمکت کنه
حتما ویس میذارم برات و تجربه تعامل با پسرا رو میگم
نگران نباش
الان یه نفر این پیامتو ببینه خوشحال میشه😅بانویی که همیشه کنار من بود تو دانشگاه(الان ستاره سهیل شده) و هنوز که هنوزه دارم غلط املاییاش رو میگیرم😂 شما هم با ارفاق19
غلط املاییتم خودت پیدا کم لطفا و یه خط بنویس ازش😁

قربون دل پاکت اصغر جان😅🤣

پاسخ:
خیلی دانش اموز شیطونی بود....خیلی
و در عین حال باهوش
مداحی هم میخوند، یکی رو صدا میزد ذکر بگه خودش میخوند😅
اون لحظه های مداحیش من واقعا حال دلم خوب میشد، البته که زنگهای بعد جبران می کرد با شیطنتاش... 
اها اینم یادمه... تنها لحظه ای که کلاسمون واقعا اروم میشد وقتی بود که مداحی میخوند، بچه ها عاشق صداش بودن... 
دیگه بدون اغراق من کلاسمون رو اروم ندیدم غیر از اون لحظات

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">