مهرنویس

.....ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد.....

مهرنویس

.....ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد.....

مهرنویس

یاحق

خوش امدی،زکجا می رسی بیا بنشین
بیا که می دهمت بر دو دیده جا ،بنشین

طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ذلت» ثبت شده است

دیدم که میگم!

۰۱
ارديبهشت

یکی از بدترین و  منفورترین کارها برای زنان، کار کردن در محیطی است که اقایان هم حضور دارند.

من این را در مدرسه و در ادارات دیده ام، ایضا در یک محیط درمانی هم، در بازارها هم که الی ماشاءالله... 

در اینگونه محیط ها زنان برای دستیابی به موقعیت بهتر و توجه بیشتر، ارزش خود را پایین می آورند و خیلی از خط قرمز ها برداشته می شود.

حرمتی برای زن باقی نمی ماند.

این سیر نزولی یک باره نیست... به تدریج است و آرام

آن قدر که خود زن هم متوجه نمی شود 

بعد تو که از بیرون نگاه می کنی می بینی چه اوضاعی... 

این زن چطور حاضر است این جنس تعامل را تحمل کند؟!

از بیرون که انگار کلی هم راضی به نظر می رسد!

مردان هم کم سوء استفاده نمی کنند... انگار که خود ناموسی ندارند و نمی فهمند این نوع رابطه، این لحن حرف زدن و این طرز برخورد در چارچوب روابط همکاری نمی گنجد.

در این اتفاق زننده، هر دو نفر مقصر اند. زنان که شان خود را فراموش کرده اند و مردانی که با مردانگی و غیرت بیگانه اند انگار.

ولی زنان بیشتر

باور کنید برخی جاها اینقدر دیده ام که خانم های شاغل برای رسیدن به هدفشان و پیشبرد کارشان خود را کوچک می کنند که دلم می خواسته خودم را خفه کنم و این صحنه های ذلت بار را نبینم.

این می شود که اقایان پر رو می شوند و فکر می کنند همه باید نازشان را بکشند و کار کسی که در چارچوب و سنگین رفتار می کند روی زمین می ماند. 

دلم می سوزد برای زنان این مدلی، از طرفی هم حالم ازشان بهم می خورد.

خدا عاقبت همه مان را به خیر کند. 

  • مهرنویس